طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

رندان مست

پس از یک ماه سفارش رندان مست و دو هفته به بازار اومدن این کار نوین استاد شجریان بالاخره سفارش من هم به دستمون رسید!
دوست داشتم این کار رو همانند "آه باران" خریداری کنم و خوشحالم که این کار تازه استاد شوندی شد که همه به اندیشه خرید کارها باشند. 

به هر حال خیلی چشم به راه این کار بودم و دوست داشتم پس از دریافت اون یادداشتی هم در این باب بنویسم. هنوز کامل کار رو گوش ندادم ولی همان گونه که پیش بینی می کردم و دوستان هم می گفتند از گوش دادن اون لذت کافی رو می بریم! 

این روزها که همه زبان آتش (تفنگت را زمین بگذار) را بیشتر از رندان مست گوش می دهند، میشه خواسته مردم رو پیدا کرد! اگر شد در آینده از زبان آتش هم می نویسیم. ولی رندان مست.. 

نخست باید گفت که رندان مست در دستگاه همایون بوده و نکته مهم اینکه پس از مدت ها استاد کاری با گروهی چندین نفره به بازار ارایه دادند. این تازگی و شادابی استاد آدم رو یاد کارهای دهه شصت استاد می اندازه!  

این کار دستاورد کنسرت پاییز پارسال با گروه شهناز با سرپرستی آقای مجید درخشانی در تالار وزارت کشور بوده که امسال به گونه آلبومی اومد بیرون. 

این کار ویژگی های تازه ای داشت. آشتی استاد با ساز سنتور! و به کار بردن این ساز در کار، به جد به دلم آدم می نشست. تنظیم بسیار زیبا و دلنشین آقای درخشانی که در تک تک ترانه ها میشه به خوبی اون رو حس کرد. نوآوری در  تنظیم (توجه کنین به جواب دوم بیت؛ شیوه چشممش فریب جنگ داشت/ ما ندانستیم و صلح پنداشتیم... دگرگونی ریتم و نگاره ذهنی جنگ کردن!)


چند مضراب بسیار زیبا با دگرگونی ریتم مناسب و گوناگون هم از دیگر کارهای زیبای ایشون در این کار هست. 

ولی در مورد استاد؛  باز هم از تکنیک و فن آواز استاد چیزی دراین کار کم نگذاشتند.
مرکب خوانی بی همتا و شگرف از همایون به  افشاری و بازگشت به همایون در آهنگ پنج این کار و همچنین شاهکار آوازی این کار آغاز آواز بیداد با مطلع: گفتم اهن دلی کنم یک چندی... ورود بسیار استادانه به سه گاه و بازگشت به درآمد همایون از ویژگی های شگرف این آواز زیباست.  

آهنگ شماره چهار (چشم یاری) و آهنگ شماره نه (رندان مست) بسیار زیبا بودند که یکی از شوند های اونم تنظیم زیبا آقای درخشانی بود و ویژگی لذت بخش و فرآور! این کار زمانی بود که صدای مژگان زیر صدای استاد شنیده میشد! (بودن دختر در کنار پدر انرژی دوچندان به آدم میده!) 

پ.ن: باید توجه داشت استاد در آستانه 70 سالگی قرار دارند که هنوز هم اینچنین بی همتا می خوانند و نباید چشم به راه صدای دهه شصت بود!

امیدوارم شما هم از گوش دادن به این کار لذت کامل رو ببرید.

نظرات 6 + ارسال نظر
حسام شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:27 ب.ظ http://hessamm.blogsky.com

ما اینقدر تخصصی نمی تونیم به موسیقی گوش بدیم اما از این آلبوم خیلی لذت بردیم خصوصا همون آهنگ تفنگت را زمین بگذار...

ای بابا.
این از اثرات جو گیر شدن در دوران جوانی هست حسام جان.
تفنگت را زمین بگذار که گل سر سبد بود :)

فروغ ف یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:50 ق.ظ http://www.naerika.blogfa.com

درود روزبه عزیزم:
امیدوارم شاد و سرحال اشی "که اینروزها آرزوی محالی است"
امروز ، نخستین روز دانشگاه بود و چه روز دشواری بود که از همان آغاز ، دوست علیرضا داوودی ،یکی از دسوتانم را "حسین سرشومی" را دیدم و غم این چند ماه در دلم زنده شد.

و اما استاد!
خب من شوربختانه گوشه های موسیقی و دستگاه ها رو نمی شناسم اندکی آن هم از ان روی که برادرم سه تار می زد زمانی ...
اما من نیز به دنبال خریداری رندان مستانم .گوش نداده ، دیدگاهی ندارم جز اینکه تمام کارهای استاد بی مانند است.
در گفت و گویشان با صدای آمریکا سخن زیبایی راندند:
اینها دیگر نمی توانند مملکت را اداره کنند،باید کنترل کنند!


تا روز قدس"قیام دوباره ی سبزها"
پایدار باشی

درود فروغ جان.
این روزهای ما شده مانند یه جاده ای که پستی و بلندی زیاد داره..
گاهی به حدی پایین می رویم که نزدیک سرنگونی می شویم.. و گاهی هم با انرژی ای همچون رندان مست و زبان آتش تجدید توان می کنیم..

همینه دیگه.. باید مبارزه کرد..

دانشگاه ما که هفته آینده غاز میشه.. صد البته بیاد راهکار هایی برای مهار شما چیده باشن آره ؟؟

منم زیاد گوشه ها رو نمی دونم.. تنها به اندازه ای که می دونستم و ازش می فهمیدم چیزی نوشتم.. همین..

صدای سه تار جادویی هست.. به ویژه زمانی که تو دستگاه همایون و شور اون رو می زنی..

شب و روز به کام :)

پروانه یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:21 ق.ظ http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

با درود
صدای شجریان جادویی است.
می گویند با خواندن صدا تقویت می شود در واقع خوانندگان با خواندن دائم تارهای صوتیشان را ورزش می دهند برای همین صدا ی خواننده ها پیر نمی شود.
مرضیه همین دو سال پیش در 82 سالگی کنسرت داشت.
جای صدای زنان به شدت در میان موسیقی ما خالی است.
به امید به روزی

درود..
:)
آره همین گونه هست..
البته که صدای استاد تو این کار کمی خش داشت.. ولی خوب استاد در آستانه هفتاد سالگی هست و طبیعی هست..
همین خش رو با کمی دستگاه فنی درست می کنند.
ولی خوب استاد در اجرای زنده بی همتاست.
مانند نداره..اینم از ویژگی بارز ایشون هست...

امیدوارم حالا که ما و ایران کمینه به صدای ایشان و وجود ایشان نیازمندیم! حالا حالاها پیر نشوند..

:)

با سپاس.

فرشته دوشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:49 ق.ظ http://freshblog.blogsky.com

استاد شجریان نسبت به باقی خواننده ها خیلی کمتر آلبوم به بازار می دن ... ولی وقتی آلبوم به بازار میآد بازار رو قبضه می کنه!...
مردم شجریان رو دوباره پیدا کردن

امسال که خیلی پرکار شده بودند!
فروردین آه باران..
اردیبهشت کنسرت بود برگذار نشد..
تیر کنسرت بود برگذار نشد..
مرداد کنسرت بود برگذار نشد..
و شهریور دست به کار شدند و این دو سوگلی رو هدیه کردند!

To|-|i دوشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:14 ق.ظ

سلام ملیکم
من نیستم تند تند میزنی بیرون....
پرکار شدی
دارم کم کم بهت شک میکنم....حرفات داره....بگذریم حوصله جروبث ندارم
این روزا..غیر از اون که...بس دلم تنگ است.. بدجوری هم حالم گرفتست...
دنیا وارونه شده
یا شایدم.....
بگذریم حوصله جروبث ندارم
ای داده بیدادلب جوی بشینو گذر عمر ببین
پیر شدیم رفتا عمرمونو پشت این جعبه ی دوم جادویی گذروندیم....
حیف...بگذریم حوصله جروبث ندارم
من از این جناب مشیرالدوله که میگی سردر نمیارم..ماله شما ایرونیاست دیگه...ازشما ایرونیا هم....بگذریم حوصله جروبث ندارم
خیلی حرف زدم خلاصش کنم....
بگذریم حوصله جروبث ندارم
دلت بک رفیق

تو حالت خوبه؟
چرا این همه توهم می زنی؟!
می دونی چند بار گفتی حوصله ندارم ؟؟
ما خودمون.. خودمون رو پیر می کنیم! نذارش تقصیر زمونه!
شب و روز به کام.

محسن دوشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:57 ق.ظ http://filmamoon.blogsky.com

به نظر من نه این کار که تمامی کارهای تولید شده در کشور از قبیل فیلمهای سینمایی و موسیقی و ... باید خریداری بشوند. ولی فلیمهای خارچی را که در دسترس نیستند کپی هم شد شد. در مورد این کارها هم حتا اگر خدای نخواسته یک نسخه کپی دیدید باید کفاره بدهید. و میزان این کفاره چندین نخود طلا و اینا نیست که همانا خریدن آن است.

سخن شما بسیار متین آقا محسن..
نمی دونم چرا به تازگی من همیشه با شما موافقم :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد