طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

طرح یک کویر

طرح یک کویر بهانه ای است برای نوشتن و کمی فکر کردن به روزهایمان....

۱۹ سال گذشت.. . .

...

دومین دهه از عمرم می گذرد٬ در اینکه بیهود گذشت که هیچ شکی نیست !!

فکر می کنم هر روز باید اینجا را عوض بکنم، چون هر روز به باور تازه ای از خودم می رسم..

باید تکرار کنم که من آدم مهمی نیستم، شاید برای مهم بودن هنوز خیلی زود باشد..

کسی مرا به درستی نمی شناسد، چون خودم به سختی خودم را می شناسم !!

این تصور غلط برایم آزار دهنده نیست..

باید بنویسم چون نیاز دارم چیزهایی را دایم به خودم یادآوری کنم..

شاید فردا حرف جالب تری برای گفتن راجع به خودم داشته باشم.. . . .


پ.ن:

تنها آرزوی من در این دنیا اینه که وقتی به یاد ۱۷ مرداد می افتم٬ افسوس نخورم که چرا پام به این دنیا باز شد !!

نظرات 33 + ارسال نظر
اشک های مسیح پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:14 ق.ظ http://jesustears.persianblog.ir

سلام مردادی..
روزهای بدیه..ازشون متنفرم..حتی مرداد..دلم پاییز می خواد که هر روزش برام تولد باشه..
خیلی ها شاید دوست دارن بشناسنت تا باهات دوست باشن..شاید تو نخواستی..
هنوز راهی هست..
من گاهی به روز تولدم می گم سالگرد مرگ..اما خب شاید در آینده همه چیز عوض بشه برام.....
نمی دونم چی بگم..همه اش من دارم حرف می زنم..کاش می دونستم علت غمت چیه..شاید اونوخ می تونستم همدردی کنم...!!

سلام مردادی..
می دونی مرداد آبستن خیلی از مسائل مخصوصا واسه ما ایرانی ها بوده !!
روزهای بزرگ و گرم !
مثل اعدام های مرداد سال ۶۷ (بعدا یه ماجرا دارم واست میگم در مورد همین اعدامها)
سالروز مرگ استاد شاملو..
کودتای ۲۸ مرداد !!
تولد آلبرت انیشتین !!

و چیزایی که الان یادم نمی یاد بعد برات میگم..

چرا بد ؟؟!! چرا ازشون متنفری ؟؟!! من هنوز به اون درجه نرسیدم !! اما زیاد دور هم نیست.. کم و کم کم.. . .

پاییز ؟؟ یادته یه رز بهت گفتم من از یه دونه از پاییز ها خیلی خاطره دارم !! پر از خاطره ی غم و غصه !! اما خوب همون غم ها بود که ساختم.. تلنگوری بود برام.. برای زندگیم.. خیلی اون پاییز رو دوست می داشتم..

واسه همین بهت گفتم هیچ وقت دوست ندارم پاییز بشه !! چون می ترسم یه پاییز بیاد و اون همه خاطره قدیم رو با خودش ببره !!
(می بینی چقدر خود خوام ؟؟)

منو بشناسن ؟؟ فکر کنم با همین چند خط میشد منو شناخت!! کمی با خلقیات آشنا شد.. مثل خودت.. مگه تو چه جوری آشنا شدی..
(اما خوب منظورت رو گرفتم !!)

خوب خودت می دونی تنهایی رو ترجیح میدم.. فعلا وقت ارتباط جمعی برام نیست !! باید کمی خودم رو بشناسم تا بعد !!

آره منم گاهی اوقات که فکر می کنم از این نتیجه ها میگیرم واسه خودم ! اما خوب هنوز اون نظریه قاطع سارزو مرگ رو پیدا نکردم.. !!
دعا کن وسه منم عوض بشه !!

خوب منم دارم حرف می زنم عزیزم !! گاهی اوقات حرف هایی از جنس نگفتن..
علت غم ؟؟
شاید مهمترین غم من این باشه که هنوز نتونستم اون جور که باید و شاید گذشته و حوادث و اشتباهات خودم رو فراموش کنم و ببخشم !!
اشتباهاتی که می تونست تو اون مقطع مرتکب اونا نشم..

اگر اشتباه نمی کردم الان اوضام این جوری نبود یوسف.. . . نبود !!

+ کاشکی زمان بر می گشت عقب.. و من تمام اون اشتباهات دوران جهالت خودم رو جبران می کردم !!
همین..

سورنا پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:52 ق.ظ

گذشته را بگذار که بگذرد..
فردایت خوب.......

اگه میشد حتما می گذشتم ازش... . .

برام الان مهمه.. همین لحظه.. نه آینده...

چو فردا آید فکر فردا کنم !!

مریم(یوکابد) پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:14 ب.ظ

سلام
تولدت مبارک.
امیدوارم هر روز که به 17 مرداد فکر می کنی خوشحال باشی که بدنیا امدی.
تولدت مبارک

سلام مریم خانم
تشکر عزیز
منم همین آرزو رو دارم !!

:)

hardcandy پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:24 ب.ظ

امیدوارم صد سال دیگر هم بگذرد...

چه آرزوی بدی !!

دهکده رویا پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:04 ب.ظ

سلام
میبینی من چه بچه خوبیم؟ تا میگی بیا که آپم سه سوت میام یاد بگیر
تولدت مبارک!!!

سلام
نخیر تو بچه خوبی نبودی..الان بچه خوبی شدی :دی
اونکه وظیفت هست دیگه :دی

تشکر :)

عادله پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:44 ب.ظ http://adeleh-f.persianblog.ir

بعضی از آدم ها جلد زرکوب دارند.بعضی جلد ضخیم و بعضی جلد نازک.

بعضی از آدم ها با کاغذ کاهی چاپ میشوند و بعضی با کاغذ خارجی.

بعضی از آدم ها تر جمه شده اند.

بعضی از آدم ها تجدید چاپ میشوند و بعضی از آدم ها فتوکپی آدم های دیگرند.

بعضی از آدم ها با حروف سیاه چاپ میشوند و بعضی از آدم ها صفحات رنگی دارند.

بعضی از آدم ها تیتر دارند ‌٬ فهرست دارند و روی پیشانی بعضی از آدم ها نوشته اند:حق هرگونه استفاده ممنوع و محفوظ است .

بعضی از آدم ها قیمت روی جلد دارند.بعضی از آدم ها با چند درصد تخفیف به فروش میرسند و بعضی بعد از فروش پس گرفته نمیشوند.

بعضی از آدم ها نمایشنامه اند و در چند پرده نوشته میشوند.

بعضی از آدم ها فقط جدول و سرگرمی دارند و بعضی از آدم ها معلومات عمومی هستند.

بعضی از آدم ها خطخوردگی دارند و بعضی از آدم ها غلط چاپی دارند.

از روی بعضی از آدم ها باید مشق نوشت و از روی بعضی از آدم ها باید جریمه نوشت.

بعضی از آدم ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم و بعضی از آدم ها را باید نخوانده دور انداخت.


http://adi-aref.persianblog.ir
ممنون می شم به این هم سر بزنی

خوب این تقارن بین آدم های خوب و بد بود دیگه !!
چیزه جالبی بودش !!

حتما..

مامی پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:45 ب.ظ

مطمئن باش هیچوقت افسوس نمیخوری
به خودت و باورات ایمان داری و محکم و استوار هم میری جلو . حتما موفق میشی
عزیزم خیلی ساده بهت میگم تولدت مبارک
برات هم از خدا سلامت و سعادت با دلی پر از عشق و صفا میخوام
روز تولدت روز تو میشه هر کاری دوست داری بکن و هیچ اباعی هم نداشته باش
و...
تعالی تو عزیزم ارزوی من بوده و هست
فعلا

گاهی اوقات که خوردم !! زیادی هم خوردم !!
آره من به اعتقاداتم ایمان دارم اما خوب اعمال کردن خیلی از اونها کار سختی ست.. خیلی سخت..
کمی بیشتر باید برم جلو تا بتونم اونها رو عملی کنم..

منم ساده بهت بگم تشکر.. :)

ممنون از دعای خیلی قشنگت !! :)

نه اتفاقا الان که دارم برات می نویسم یک روز از روز تولدم گذشته.. دیروز که تولد بود هیچ کاری نکردم..
حتی کارهای روزانه ای هم که می کردم رو انجام ندادم..!!

تنها فکر کردم.. .. . . . همین. !!

و چی ؟؟

قربانت !!

مرجان پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:45 ب.ظ http://www.baranraha.blogfa.com

سلام دوست من
برات بهترینهارو ارزو میکنم وامیدوارم هر روز بیشتر وبیشتر به موفقیت برسی ....
تا بعد دوست مردادی من ....
جاویدان باشی

سلام عزیز
خوبین شما ؟؟
ممنون بابت آرزوتون تشکر.. خیلی لطف کردین :)
فعلا..

شهرزاد پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:04 ب.ظ

سلامم روزبه جان:
خوبی؟؟؟
تولدت مبارک عزیزم.امیدوارم که این حس اینکه فکر می کنی تنها فکری بیهوده که فکر می کنی دو ده از عمرت بیهوده گذشته به روزدی از بین بره.
همه ی انسانهایی که به خودش و وحودشون و اینکه به کمال برسند هر روزی که از عمرشون می گذره احساس می کنند که به باور تازه ای از خودشون رسیدند و این عالیه یعنی اینکه تو خودت را باور داری و دوست داری که به تکامل بریسی.
باید تکرار کنی که تو برای خودت مهمی و به خودت و شخصیتتت و تمام باورهایی که از زندگی داری احرتام بگذاری تا دیگران هم به تو و باورهات و تمام احساساتت احرام بگذارند.
انسان موجود پیچیده ای که تو شرایط مختلف تعریف میشه و به شناخت خودش میرسه و پس به این نتیجه میریسیم که تو خوددت را می شناسی ؛خیلی هم خوب.اگر خودت را نشناسی و رویای زیستن در سرت نباشی یعنی اصلا نیستی و وجود نداری.این حرفت اصلا خوب نیست و به خودت هی تلقین نکن.
میدونی در مورد تو به چه نتیجه ای ریسیدم و آدم هایی مثل تو اونم اینه هست که ما اغلب برای از یاد بردن درد و رنج خویش به آینده پناه می بریم .در پهنه ی زمان ؛خطی را تصور می کنیم که فراسوی آن خط دردد و رنج هها پایان خواهد یافت/اما به یکباره این خط را در پیش روی خود نمی بینیم و تنها با اندیشیدن به گذشته میتونیم خود را دلذاری دهیم.
و این کار خیلی خوبی نیست .برای تویی که حالا حالا ها وقت داری.
چرا هی میگی من با اشتباهاتم و حماقت هامو نمی بخشم؟؟؟
بی تجربگی رو با حماقت یکی نکن.ما همون در رابطه با همه چی تجربه ی کافی نداریم ولی چرا نمیگی که برام این شده تجربه و من باهاش تقریبا به خیلی چیزها رسیدم از یک دید دیگه بهش فکر کن.منم مثل تو فکر میکردم ولی وقتی یک از دوستان گفت که خودمون را ببخشیم چون برام شده یک تچربه و من کامل شدم در مثلا فلان اتفاق .مساله اینه که همون موقع باید فرصت پخته شدن داده بشه... احساسات آدما قابل پیش بینی نیستکه به عقیده ی من در هر سنی و در هر شرایطی .
آدما احساسات مختلفی رو تجربه میکنن که باید جدی گرفت
و بهش احترام گذاشت
بخ خودت این فرصت را بده و اینقدر خودت را عذاب نده.برای عذاب دادن خیلی زوده ما هنوز به نقطه ی اول زندگی هم نرسیدیم.
ما همیشه حرف جالی داریم برای گفتن چون به خودمون و وجدمون اهمیت میدیم و دوست داریم که کامل بشیم.
این آرزوی همه ی ماهاست که دوست داریم وقتی به روز تولدمو میرسیم از وجود خودمون افسوس نخوریم.
باریت آروزی بهترین ها را دارم.
موفق باشی.

شهرزاد عزیز درست دست گذاشتی رو همون جایی که نباید می ذاشتی !!
پس خوب گوش بده !! خوب بخون.. (اگه مایلی!!)

اول اینکه ممنون بابت تبریک..

می دونی چرا این حس رو دارم ؟؟ خوب خیلی طبیعی هست من تا حالا به اون چیزهایی که می خواستم و مد نظرم بوده نرسیدم چیزهایی که خیلی ساده می تونستم اونها رو به دست بیارم اما با اشتباهاتم به دستشون نیاوردم..
پست قبلیم یادت می یاد ؟؟ من آزادی ای ندارم که از دست بدم یا نگران اون باشم.. الان این جوری هستم..
بستگی داره تکامل رسیدن رو تو چی معنی کنی !!
من به تکامل رسیدن رو ته رسیدن به اعتقاداتم می بینم نه چیز دیگه ای...

زندگی یه هر روز ما آدما تو تکرار میگذره منم استثنا نیستم..منم در حال تکرار کردن هستم تا روزی به اعتقاداتم برسم..

در ضمن خیلی ساده بهت بگم!!‌خیلی ساده !! درسته شاید الان فکر کنی که چقدر خودخواهم.. اما خوب دیگه
اعتقاداتم برای خودم تنها مهم هست.. هیچ برام فرقی نمی کنه دیگران در مورد اون چه نظری داشته باشن و براش احترام بذارن یا نه !!
درسته که آدم به کمک دیگران و نظراتش می تونه به تعالی جسم و روح برسه اما من دوست دارم اینو تنهایی تجربه کنم !!! (حس خود خواهی)

من رویای خوب زیستم تو سرم هست نه زندگی بدون هدف !!
الان زندگی برام هدفی نداره و بدون هدف تعریف شده !!
دنبال هدفش می گردم !!

باید به عرضت برسونم که کاملا در مورد من در اشتباهی !!
من اصلا دوست ندارم به آینده پناه ببرم و فکر آینده رو هم حتی بکنم.. من تو حال تو این زمان الان زندگی می کنم..
همین الان همین ثانیه و همین لحظه ها دوست دارم به الان پناه ببرم تا فردا..
چو فردا آید فکر فردا کنم..
اما می دونی چرا میگم خودم رو نمی بخشم !!
چون اشتباهات گذشته من به قدری برام گرون تموم شد که الان دارم تاوان اونها رو پس میدم.. درسته که باید گاهی اوقات خودم رو ببخشم.. اما نمی تونم..
چون گذشته خواسته درون و عمق من بود.. اما رفت.. با اشتباه من پر کشید و رفت.. و دیگه هیچ وقت بر نمی گرده ..
من چظور خودم رو ببخشم ؟؟
درسته که اون شد واسه من یه تجربه.. یه تجربه که حالا دارم ازش استفاده هم می برم اما من مطمئن هستم تا ابد اون تو ذهنم می مونه چون اشتباه غیر قابل برگشتی بود..

بببین من یه عقیده دارم اونم اینه که اگه کار اشتباهی کردم باید تاوانش رو پس بدم و عذاب دادن خودم رو در بعضی مواقع لزامی می دونم !!

خیلی ممنون شهرزاد عزیز از اینکه وقت گذاشتی..
امیدوارم که جواب مجهولات تو ذهنت رو در مورد من گرفته باشی.. . .

+ روزگار غریبی ست نازنین.. . . .

شهرزاد پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:09 ب.ظ

نمیدونم وقتی پستمو خودی به نتایجی نرهسیدی یا نه.ولی با دقت می خوندی که جواب بعضی از بی طاقتی هاتو بگیری.

شاید همین طوره که تو میگی !!
در نگاه اول کمی تاثیر گذاشت.. اما..
بیخیال عزیز..

‌M_P جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:31 ب.ظ http://www.amaghejahanam.blogfa.com

salam be doste khobam omidvaram khosh bashi man bargashtam

سلام
خوبین شما ؟؟
خوش آمدین..
:)

غریبه شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:34 ب.ظ

سلام روزبه جان

قصدم این بود که بیام باهات دعوا کنم (!) اما چون دیدم که تازه به دنیا اومدی و هنوز کوشولویی .. بهت رحم کردم !!

تولدت رو بهت تبریک میگم روزبه عزیز و امیدوارم که همیشه روز ۱۷ مرداد ٬ باعث افتخار و سر بلندی خودت و اطرافیانت باشه

و اما موضوع دعوا !!
میگم تو قبلا بهتر بودی هااااا... این قدر زود تصمیم نمی گرفتی (!) حالا چون طرف چهارتا کلمه بلغور کرد ٬ دیگه شد پسر با ایمان از تو بیشتر انتظار داشتم

به هر حال ممنونم
یا حق

سلام امین جان
خسته نباشی !! پس چه خوب شد امروز روز تولدم بوداااا
:دی
ممنون بابت آرزوی قشنگت عزیزم

اها خوب بفرما:
اولا من شوخی کردم آقااا واسه اون کامنتم
تو چرا حالا این قدر جدی گرفتی که می خوای دعوا کنی
خواهش وظیفه بود آقااا
بدرود

شیما یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:08 ب.ظ http://shainaz.blogfa.com

سلام تولد ت مبارک

ببخش می دونم دیر اومدم اما...

برات بهترین ارزوها رو دارم


تو هم مثل من سراسر اعتراضی که ...

بلا خره چند خطی نوشتم

منتظرت هستم

سلام عزیز
چه عجب !! زودتر از اینها انتظار می کشیدم !!
ممنون
اعتراض های من بیشتر به خودم هست تا به زمونه و دیگرون !!
می یام حتما...

مهشید یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:35 ب.ظ http://andishehaynirubakhsh.blogfa.com

سلام دوست عزیز .
تحت تاثیر قرار گرفتم
ولی بی خیال شو

سلام
عجبا !!
بی خیال چی بشم عزیز ؟؟

مهشید یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:44 ب.ظ http://andishehaynirubakhsh.blogfa.com

سلام دوست عزیز.
منم همینطور که میگی فکر میکنم

خوشحالم که این طور فکر می کنین !! بالاخره یکی هم فکر ما پیدا شد !!

سروناز دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:40 ق.ظ http://sarv-e-naz.blogsky.com

سلام
هر روز حرفهای تازه
این خودش نشون میده که بیهوده نیست و مهمه
مرداد ماه .....

سلام
به امید همین حرفای تازه هست دیگه !!
عجب ماهی هست این مرداد ماه...

سلی دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:07 ب.ظ

گذشته چیزی واسمون نداره !!
اگه اشتباه داشتیم که از اسمش معلومه گذشته !!!

احساس میکنم همش داری غم رو به خودت تزریق میکنی !!
شاد که باشی شادی هم میاد واست !
همه ی آدما غم دارن !غمی که فک میکنن کسی مثه اونو نداره !!
اما یه لبخند کارو حل میکنه !!
امید میده به آدم !!
راستی تولدتم مبارک دوست من !

جز تجربه و درس البته !!
خوب ولی اون اشتباهات تاوان داره و من دارم تاوان اون اشتباهات رو میدم پس بهش فکر می کنم !! اگه نخوامم فکر کنم می یاد سراغم باز..

غم ؟؟ من امروزه روز خیلی کمتر غم دارم تا گذشته !!
اما خوب دغدغه بیشتر هست..
الکی شاد باشم آره ؟؟ واسه چی شاد باشم وقتی دلیلی واسه شاد بودن پیدئا نمی کنم !!
همین تو حال خودم باشه بهتره..
نه اتفاقا من اصلاااا این عقیده رو ندارم می دونم خیلی ها غم هاشون بزرگ تر از ماله من هست..
اصلا من غم ندارم که !!!!!!!
من سخت می تونم فیلم بازی کنم !!
به سختی.. نه اصلا نمی تونم بازی کنم...

خسته نباشی !!
ممنون :)

عادله جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:34 ب.ظ http://adeleh-f.persianblog.ir

سلام
آپ شدم به من هم سری بزن خوشال می شم

سلام
چرا که نه٬ حتما می رسم خدمتتون :)

کتایون جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:02 ب.ظ http://www.fanosekhyal.blogfa.com

salam
khob hastin dooste aziz mamnoonam ke sa zadin babate takhir dar javab ham ozr mikham
bezarin be hesabe gereftarihaye zendegi va mashaghele kari
omidvaram ke hamishe movafagho moayad bashin
rasti upeton jaleb bod sar afraz bashin hamishe

سلام
خوبین شما؟
تشکر٬ خواهش می کنم این گچه حرفیه !
دیر اومدن بهتر از هرگز نیومدن هست..
شما هم موفق باشین
فعلا...

شیما جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:17 ب.ظ

دیگه به هیچی اعتراض ندارم حتی به خود اعتراض

مطمئنی ؟؟!!
من که بعید می دونم..
ین جوری که تو بعد از اون همه مدت این یادداشت رو نوشتی بعید می دونم..
البته شاید من اشتباه کنم !!

مرجان جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:39 ب.ظ http://www.baranraha.blogfa.com

سلام دوست خوبم
مرسی از اومدنت ...
تا بعد جاویدان باشی

سلام
خواهش دارم !
:)

سورنا یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:08 ب.ظ

منم آمدم احوال پرسی...
خوبی حضرت عشق.....؟؟؟؟

به به چه عجب آقا سورنای ستارهء سهیلی :دی
خوبی عزیزم ؟
چه خبرا ؟
کم پیدایی ؟؟!!

ممنون ما هم نفسی می یاد و میره.. . .

ایمان دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:35 ق.ظ http://shabhayetanhaie.blogsky.com

سلام
تولدت مبارک
من هم آپم منتظرتون هستم
موفق باشید

سلام
ممنون
:)

دهکده رویا دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:55 ب.ظ

سلام
خوبی؟
آپ کن که منتظریم

سلام
ممنون تو چطوری ؟همین روزها یه مناسبت بزرگ دارم
حتما آپ می کنم :))

ناهید سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:23 ب.ظ

سلام خوبی ؟ چی کارا می کنی؟ هنوزم مثل قدیما ...... تولدم مبارک

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
...
...
ز خیال خود بستم نو میدی را.. که ز بوی مست تو نمی یاد نفسی..

سلام!
نفسی می یاد و میره !!
همین.
امیدوارم که تو خوب باشی.. . .

یادته همیشه بهت می گفتم! دل آدما دروازه نیست که روزی هزاران نفر از اون رد بشن..

آره! شاید! مثل قدیما !!..

تولد تو هست.. تولد اینجا هم هست.. هر دو..
همین الان اومدم که یادداشت رو بذارم نظرت رو دیدم..

باورش برام سخته.. !!

آهنگ و ف ا . . . ...............................:|

کنکور؟؟ چی شد ؟؟
لااقل امیدوارم که جواب نظرت رو بیای و بخونی.. چون به هر دری زدم که فقط خبر کنکورت رو بگیرم ولی هیچی نصیبم نشد جز سکوته همه..

خودتم که این قدر تو دنیای خودت هستی که نمیشد درت آورد! دوست هم نداشتم کاری کنم که مزاحمت بشم تو دنیای خودت..

فقط بهانه ای بود برای پرسیدن حالت.. کنکورت.. آیندت..

اصلا نمی دونم چی بگم.. شاید حرف هم نزنم بهتر باشه.. همه چیز واضح و معلوم هست..
به هر حال اگر اومدی و جواب این رو هم ندادی من همیشه برات دعا می کنم برای خودت و زندگیت..

من چیزی برای از دست دادن ندارم که بخوام ناراحتش باشم لااقل با دعا کردن برای بهانهء اینجا راحت میشم.. همین.

خوشحالم کردی ن ا ه ی د ..........(باور نمی کنم!)

+ ا ب ن س ی ن ا ۱...............(همیشه من پلاسم!!)

ناهید چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:00 ب.ظ

کنکور دولتی خراب کردم ولی آزاد و خوب دادم حالا هم دارم می خونم واسه سال دیگه

فکر می کردم که بیای و جوابت رو بخونی..
اول از هر چیزی واقعا خوشحالم که اومدی این خودش برام خیلی ارزش داره..
مطلع شدم که مدرسه تون زیاد خوب ندادن کنکور رو اما فکر می کردم که لااقل تو خوب داده باشی..
سال دیگه ؟؟ من مطمئنم آزاد قبول میشی و میری.. . . .
حتما تهران امتحان دادی دیگه !! مثل پارسالی که نگفتی بهم !!

ناهید چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:46 ب.ظ

آزاد قبول شم نمی رم اگه سال دیگه قبول نشم میرم آزاد .( به احتمال زیاد آزاد قبول می شم دندون پزشکی تهران ) نمی دونم چی بگم ولی هر جوری دوس داری زندگی کن از یه اشتباه حرف زدی ولی خدایی اصلا یادم نمیاد چی بوده یاهو ندارو که بات بچتم ولی اگه جوابت طولانی بود mail کن واسم شب میام می خونم.

ایشاالله که قبول میشی :)
توکل به خدا.. امیدت به اون باشه :)
...
زندگی ؟؟ چیز جالبی گفتی !!
اشتباه ؟؟ یادت نیومد؟؟
فکر می کردم تنها چیزی که خوب یادت بمونه همیشه اشتباهات و کوتاهی های من تو این چند ساله باشه !!
به هر حال شاید اصلا برای تو فرقی نمی کرد..واسه همین اونها رو اشتباه فرض نمی کردی !!
من همین الان هم دارم تاوان اون اشتباهات رو میدم!!
همین که الان تو اومدی و این موقع نظر میدی خودش تاوان پس دادن هست..
چون اگه اشتباه نمی کردم الان تو..
بی خیال عزیز..
مهم نیست هیچ چیز دیگه !!
من نمی دونستم به کدوم میل بزنم واسه همین اومدم اینجا جوابت رو دادم
در ضمن من ازت نخواستم که باهام چت کنی.. نترس! من برای اعتقادات و شرایط احترام قائلم تنها ازت خواستم اگه ممکنه برات هر موقع که گذری هم اومدی نت یه خبری از خودت بهم بده..
همین..
به عنوان یه دوست.. یه فامیل اصلا.. همین...
البته اگه چیز زیادی نیست و مقدور هست.. چون من نه کسی رو دارم که ازت خبر بگیره برام نه دوست دارم از کسی بپرسم..

ناهید چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:53 ب.ظ

امسال فهمیدم که چی می کشی درکت می کنم شدم مثل تو یه عاشق ولی نه واسه تو می تونم کاری کنم نه واسه خودم.

وقتی روز فکر کنم 11 آبان در کتابخونه مرکزی دیدمت همون لحظه نمی دونم چرا ؟؟!! اما یه حسی بهم گفت که تو هم درگیر شدی..
راستش رو بخوای دوست داشتم کنجکاوی کنم.. اما ترسیدم که با کنجکاویم باز هم ناراحتت کنم و بی خیال شدم..
ولی وقتی تو کافی نت کتابخونه دیدمت..
نمی دونم چرا اما حس کردم.. درک کردم.. فهمیدم.. که تو هم درگیر کس دیگه ای شدی..
دوست نداشتم دیگه کنجکاوی کنم..
شاید دونستن و پی بردن به این موضوع دردآور بود برام..
بی خیال شدم
...
اما ن ا ه ی د من هیچ وقت حاضر نیستم اون دل پاک و معصوم تو رو با واژه ای به اسم عشق خودم و مثل اینها کثیف کنم..
همین که تو خیال خودم باهاش زندگی کنم تا اینکه فکر تو به این سمت و سو بره..
من هیچ توقعی از تو ندارم و انتظار هم ندارم که کاری برام بکنی !! چون اگه قرار بود کاری بشه تا الان میشد..
فقط امیدوارم تو به عشقت برسی..
امیدوارم هر چه زودتر اون چیزی رو که می خوای بدست بیاری...

+ همه از مرگ می ترسند، من از زندگی سمج خودم.. . . .
++ همیشه برای شادیت دعا می کنم :)

مجتبی صفائیان پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:27 ب.ظ http://www.ruydar.net

سلام والله من سر در نمیارم نمیدون مال اینکه تازه امدم یا این مرداد جریاناتی داره که همه میدونن من نمیدونم
به حر حال زیباست وقشنگه
امیدوارم موفق باشی
بابای

سلام
خوب مرداد واسه من خیلی اهمیت داره
فکر کنم خیلی از جریانات هم تو مرداد اتفاق افتاده !!
صد البته که بیشتر سیاسی هستن..
به هر حال شما چشاتون قشنگ می بینه :)
خواهش دارم
فعلا...

[ بدون نام ] شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:45 ب.ظ

بعله ؟؟؟؟

تینا شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:46 ب.ظ http://www.tina-tina-tina.blogfa.com

بعله ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[ بدون نام ] شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:17 ب.ظ

ضمن عرض تبریک برای فرا رسیدن ماه مبارک رمضان ، آهنگهای زیر برای استفاده شما در سایت قرار داده می شود:

اسماء خدا - یا من هو الله الذی، لا اله الا هو الرحمن، الرحیم الملک القدوس السلام و…
دعای ربنا - استاد محمد رضا شجریان
اذان با صدای استاد مؤذن زاده اردبیلی
این دهان بستی دهانی باز شد - استاد محمد رضا شجریان
www.omidmusicfans.blogfa.com

خوب متاسفانه هیچ کدوم از اینها رو من نمی تونم درک کنم !!

معذرت !!

علی میری شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:18 ب.ظ http://www.omidmusicfans.blogfa.com

سلام
آهنگی که تو وبلاگ گذاشتین خیلی غمگینه دارم گریه میکنم

سلام
خواهش می کنم همه این رو میگن .. :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد