دفترم را باز میکنم،اولین صفحه حکایت از رفتنت دارد
به صفحات دیگر نگاه میکنم،تمام صفحات دفتر از نبودنت،ازغم دوریت،از
چشم انتظاریم وازامیدبه بازگشت ات پر کرده ام
تنها یک برگ سفید باقی مانده،
برگی که برای آمدنت خالی گذاشته ام
......................................................
می دونی چند وقت میشه سز نزدی .روزبه خیلی بد شدی
این بار اخره که میام .دوست داشتی سر بزن .همین

اسماعیل

چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:59 ب.ظ http://sunnorth.blogsky.com

سلام
خیلی قشنگ می نویسی
فقط این عکسای بد بد چیه که تو وبلاگت می زاری
وای وای وای

خراباتی

پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:27 ق.ظ http://www.nasimetanhaayi.blogfa.com

چشمکهای عاشقونه

گریه های بی بهونه

دلمو بازی گرفتی

ندونستی که خزونه

رفتی اما بی نشونه

قلب تو نا مهربونه

دل من رو می سوزونه

اون نگاه عاشقونه

رفتی تا یاد نگاهت

توی قلب من بمونه

مستی چشم سیاهت

یه نشون واسم بمونه

تویی تنها همه عشقم

که دلم به پات می مونه

تو رو من همیشه می خوام

عشق تو یه آسمونه

رفتی تا اشک دو چشمام

روی گونه هام بمونه

دل من رو می سوزونه

اون نگاه عاشقونه

رفتی اما رنگ چشمات

توی ذهن من می مونه

رفتی اما خاطراتت

همیشه به یاد می مونه

فاطمه

پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:36 ق.ظ http://www.yek-teke-tanhaiy.blogsky.com/

سلام
خوبی
بی معرفت نیستم آقا روزبه این روزا هم خیلی کار دارم هم حوصله ندارم زیاد آن بشم باید ببخشید
راستی آهنگ وبلاگت خیلی قشنگه
شاد باشی
فعلا*********************

هدیه

جمعه 14 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:48 ق.ظ http://thinkandheart.blogfa.com/

سلاااااااااااااااااااام...
شطورررررررررررررری؟؟؟؟؟
خوفی؟؟؟ خوشی؟؟؟ خوش می گذره؟؟؟
من به قولم جامه عمل پوشوندم :تعجب :پی
آررررررررررررره!!!!!!!!!! درسته!!!!!!!!!!!!
:دی من آپ کردماااااااااااااا!!!!!!!!!!!!!!!!!!
عجب خوش قولم خودم نمی دونستم (قدرمو بدون کم برو پشت سرم حرف بزن :چشمک)
خوب منتظرتم زیاااد...
پس زود باش بیا....
واسه نفر اول یه سوپرایز دارم (فقط هم به خودش میگم...)
یااااالااااا بدوووووووووو منتظرتم عزیزم

زهرا

شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:45 ق.ظ http://saattanhaie.blogsky.com/

سلام
خوبی آقاااااااااا
منم ای بدک نیستم اما حال و حوصله هیچ چیزی رو ندارم....
نمیدونم میدونی سیستم آبجیت جمع شده ...یعنی خودم این کارو کردم ....به هر حال بهت اینو گفتم فکر نکنی بیمعرفتم و یادی ازت نمیکنم...هر وقت فرصت کنم میام به خونه ات سر میزنم آقا.

خیلی از حالتون بیخبرم.....این ناراحتم میکنه و...اما میدو.نم بیخبری واسه همه بهترین حالته.

قربانت

********************فعلا*********************

لات

یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:14 ق.ظ

لاتلاتل

ندا

یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:12 ب.ظ http://www.daftarezendegi.blogsky.com/

سلامممممم خوبی روزبه؟؟؟
میگم بگرد دنبال یه بهونه دیگه لابد فقط شما درس دارین و بقیه سر گرمی .عزیز شما بیشتر از وقت به یه برنامه ریزی احتیاج داری اونوقت یه ساعتی هم وقت پیدا میکنی به دوستات سر بزنی همین کاری که من کردم .پس لطف کن دیگه نگو نمیرسم .ممنون میشم .راستی فرصت کردی یه سری بزن . منتظرم

سلام
تو وب لاگت جوابتو می دم
فعلا........

ناهید

یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:50 ب.ظ

میل ووو بخون
نایس............